عراق سرزمینی پیچیده ولی ثروتمند است و بازارهای سنتی آن هنوز هم به رویکردهای پیشین معاملاتی پایبندند تا جایی که می‌توان گفت این بازار با مدرن‌شدن فاصله بسیاری دارد. معاملات اغلب به‌صورت نقدی یا اعتباری صورت می‌پذیرد و این شرایط به معنی آن است که یا شناخت کافی باید از فرد یا کالا وجود داشته باشد یا کالا را بتوان به‌صورت فیزیکی مشاهده کرد تا شاید معامله‌ای به ثبت برسد. این موارد با ادبیات روز تجاری در جهان غریبه است آن هم در شرایطی که نقش بانک در مبادلات تجاری در این کشور مخصوصا معاملات داخلی، نقشی حداقلی است. وضعیت سنتی بازار عراق در کنار قرابت‌های جغرافیایی دو کشور به معنی حداکثر بودن روابط اقتصادی ایران و عراق در بین سایر کشورهای همسایه است یعنی به مرور زمان ایران و عراق به شرکای تجاری اول یکدیگر بدل خواهند شد اگرچه هم‌اکنون نیز روابط اقتصادی و سیاسی در کشور در مقایسه با سایر کشورهای منطقه با رویکرد صادراتی، حداکثری است. این موارد چهره‌ای کلی از بازار عراق و روابط اقتصادی دو کشور است ولی ویژگی‌های اقتصادی دو کشور جذابیت‌های بزرگ‌تری را برای تقویت روابط ایجاد کرده است.

بازسازی‌ها و پروژه‌های عمرانی در عراق، افزایش گام به گام تولید و صادرات نفت خام این کشور و ضعف عمیق تولید به این معنی است که با یک کشور با انبوهی از تقاضا روبه‌رو هستیم که به اندازه کافی ثروتمند است. اگر تمامی کشورهای مهم در جهان را مورد بررسی قرار دهیم؛ این ویژگی مهم شاید تنها مختص به عراق باشد یعنی کشوری که هم پول دارد و هم تقاضا. این موارد به این معنی است که اقتصاد دو کشور ایران و عراق به خوبی می‌توانند مکمل یکدیگر باشند اگرچه به تسهیلات بازرگانی، روابط عمیق‌تر و البته سرمایه‌گذاری‌های مشترک نیاز دارد. در گذشته بارها به این موارد اشاره کرده‌ایم ولی هم‌زمان با سفر رئیس‌جمهوری به این کشور روزنه‌های بزرگی برای تقویت همکاری‌های اقتصادی بین دو کشور ایجاد شده است. یک دنیا کالا بین ایران و عراق در حال مبادله است و از صنایع دستی و مواد غذایی تا محصولات پتروشیمی و فلزی بین دو کشور داد و ستد می‌شود اما بیشترین جذابیت برای اقتصاد ایران به کدام کالا یا گروه کالایی باز‌می‌گردد یعنی از لحاظ تولید، حمل‌ونقل‌، قوانین گمرکی یا بازار مصرف باید بیش از همه بر چه کالایی تمرکز کرد تا با کمترین هزینه بیشترین منافع برای کشورمان ایجاد شود؟

برای تشخیص این موارد در فاز اول باید به وضعیت تولید و توانمندی‌های آن در بازار داخلی توجه کرد. مصالح ساختمانی، مصنوعات فولادی و پتروشیمیایی مهم‌ترین‌ محصولاتی است که در کشور تولید گسترده دارد آن‌هم در شرایطی که قیمت تمام‌شده پایینی در مقایسه با سایر کشورهای جهان دارد. حجم تولید بالا، قیمت تمام‌شده پایین و البته وجود بازار مصرف در عراق شاید کلیدواژه‌های یک تجارت قدرتمند و گسترده بین دو کشور به‌شمار بیاید؛ آن‌هم در شرایطی که جذاب‌ترین کالاها را می‌توان انواع مصالح ساختمانی و سیمان، فولاد و کود اوره به‌شمار آورد. باز‌هم اگر همین کالاها را مورد بررسی قرار دهیم اولویت اول را باید فولادهای ساختمانی به‌شمار آورد. بازار فولاد عراق بازاری پیچیده ولی سنتی است. تولید فولادهای ساختمانی یا مصنوعات فلزی در این کشور نادر است. ۳ واحد تولیدی پروفیل فولادی در شمال عراق، یک کارخانه ذوب ( قوس الکتریکی) در مرکز و همچنین چند طرح فولادی در جنوب عراق از جمله واحدهایی است که هم‌اکنون مورد توجه قرار گرفته است. این قبیل واحدها در کنار سایر کارخانه‌ها یا پروژه‌های فولادی به هیچ عنوان تقاضای این بازار را تامین نمی‌کند اما تقاضای فولاد در عراق چقدر است؟

آماری قطعی از میزان تقاضای فولاد در عراق وجود ندارد ولی به‌عنوان یک رقم معتبر می‌توان ارزش این بازار را قبل از آغاز جنگ با داعش رقمی نزدیک به ۴ میلیارد دلار برآورد کرد که سهم ایران رقمی نزدیک به ۱۱ درصد بوده ولی در ماه‌های اخیر این رقم بهبود یافته است. این در حالی است که برنامه‌ریزی‌های دولت عراق برای سرمایه‌گذاری در بخش‌های مسکن،جاده و امور زیر‌بنایی رقمی نزدیک به ۳۰۰ میلیارد دلار است. جمعیت عراق در پایان سال ۲۰۱۷ به بیش از ۳/ ۳۸ میلیون نفر رسیده بود و با توجه به رشد جمعیتی نزدیک به یک میلیون نفر در سال، هم‌اکنون این رقم به ۴۰ میلیون نفر نزدیک شده است. متوسط سن در عراق بر اساس داده‌های بین‌المللی کمتر از ۲۲ سال است یعنی یک کشور به‌شدت جوان با رشد جمعیت بالا پیش‌روی ما قرار دارد. شاید بهترین مسیر برای ترسیم میزان واقعی تقاضا در عراق استفاده از مصرف احتمالی سرانه باشد، آن هم در شرایطی که کشوری جوان پیش‌روی ماست و البته حجم تولید و صادرات نفت خام بالایی داشته تا جایی که می‌توان گفت که عراق چند برابر ایران، صادرات نفت خام دارد.

با فرض جمعیت ۴۰ میلیون نفری و سرانه مصرف تنها ۳۰۰ کیلوگرم در سال، می‌توان گفت که تقاضای فولاد عراق ۱۲ میلیون تن در سال خواهد بود ولی به‌صورت واقع‌بینانه این رقم به ۱۵ میلیون تن در سال هم افزایش می‌یابد که قطعا این رقم باید از واردات تامین شود. این در حالی است که هزینه حمل‌ونقل‌ زمینی بین ایران و عراق چندان بزرگ نیست آن‌هم در شرایطی که قیمت تمام‌شده فولاد در کشورمان شاید ارزان‌ترین نرخ در تمام جهان باشد. از سوی دیگر مشکلات تا‌مین مستمر برق و حامل‌های انرژی در عراق خود به‌عنوان یکی از سرعت‌گیرهای اصلی توسعه صنعت فولاد در عراق ایفای نقش کرده است که به معنی تداوم جذابیت این بازار در سال‌های آینده خواهد بود. بررسی‌های میدانی نشان می‌دهد که کشورهای چین، اوکراین، روسیه و مخصوصا ترکیه بخش مهمی از بازار فولاد عراق را به چنگ آورده‌اند آن‌هم در شرایطی که زنجیره توزیع مویرگی توسط برخی از کشورهای فرامنطقه‌ای در بازار فولاد عراق ایجاد شده است.

این وضعیت به این معنی است که تصاحب قطعی بازار عراق به رویکردهای جدیدی نیاز دارد که یکی از آنها حضور قطعی و ارائه فیزیکی محصول در بازار این کشور خواهد بود. از سوی دیگر باید به بحث تسویه وجوه بین دو کشور دقت داشت زیرا حل و فصل این مشکل به این معنی است که یک انرژی مافوق تصور به داد و ستد بین دو کشور تزریق می‌شود. شاید بتوان در چارچوب بازارهای رسمی از مکانیزم‌های تسویه وجوه بین دو کشور استفاده بهتری کرد که یکی از این مسیرها بورس کالاست که در گذشته بارها به آن پرداخته‌ایم. اگر بحث تسویه وجوه بین دو کشور حل شود به این معنی است که تمامی اما و اگرهای بازگشت ارز حاصل از صادرات در چارچوب سامانه نیما حل و فصل خواهد شد که این توانمندی بیش از همه از عهده بازارهای رسمی بر‌می‌آید.